نویسنده : دکتر سمیه تاجیک اسماعیلی عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد قیام دشت
پدیده دائمی مهاجرت ، از روستا ها به شهر های کوچک
و از شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ و از شهرهای بزرگ به کلان شهرها، روند رو به رشد جمعیت
در کلان شهرها را در پی دارد. افزایش جمعیت شهرها، محدودیت زمین های شهری، افزایش تقاضای
مسکن وخدمات، مشکلات ترافیکی، خواسته یا ناخواسته بلند مرتبه سازی را به یکی از ملاحظات
و ضرورت های امروزی در شهرسازی مبدل ساخته
است. واقعیتی که مثل هر پدیده دیگری دارای جنبه های مثبت و منفی و کارکردهای آشکار
و پنهان است.
در
نوشتار حاضر با نگاهی دقیق و چند بعدی به واکاوی
برخی جنبه ها ،آثار و تبعات بلندمرتبه سازی در شهرها می پردازیم.
بلند مرتبه سازی چیست؟
در فرهنگ معین ، بلند مرتبه به معنای دارای جاه و
مقام، درجه و وضع بلند، بلند محل ، بلند مکان است. تعاریف مختلفی از بلند مرتبه و ساختمانهای
بلند مطرح شده که جهت وضوح بحث به چند مورد مختصرا اشاره می شود: در تعریفی که بر اساس تعیین حد ارتفاع ساختمان ها ارائه شده آمده:
در ایران طبق نشریه 112 سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور، تعریف ساختمان بلند به این نحو است؛ هر بنایی که ارتفاع
آن (فاصله قائم بین تراز کف بالاترین طبقه قابل تعریف تا تراز پایین ترین سطح قابل
دسترسی برای ماشین های آتش نشانی ) از 23 متر بیشتر باشد، ساختمان بلند محسوب می شود.
تعریف دیگر اینکه ساختمان بلندتر از حداکثر ارتفاعی برخوردار باشد که مردم به راحتی
می توانند از آن بالا بروند و در این صورت نیاز به آسانسور وجود دارد که با توجه به
ضوابط شهرداری در ایران ساختمانهای 5 طبقه و بیشتر ملزم به نصب آسانسور می باشند. با
توجه به این تعریف، 5 طبقه و بیشتر بلند مرتبه حساب می شوند. از دیدگاه مهندسین ساختمان،
هنگامی می توان بنا را بلند مرتبه نامید که ارتفاع آن باعث شود نیروهای جانبی ناشی
از زلزله و باد بر طراحی آن تأثیر قابل توجهی بگذارد و بر این مبنا ساختمان های بیش
از 10 طبقه بلند مرتبه محسوب می شوند(مبهوت ، سروش ، رحمانی ، 1392). در نوشتار حاضر
منظور از ساختمان های بلند مرتبه، همان برج
هایی است که در شهرهای بزگ، هر روز بیشتر و بیشتر قد به آسمان می کشند.
لزوم واقع بینی درباره تبعات مثبت و منفی بلند مرتبه سازی
هرگز نمی توان یک پدیده را صرفا مثبت یا کاملا منفی
دید. روشن آنکه، ساختمان های بلند مرتبه هم مانند هر پدیده ی دیگر، هم دارای جنبه های
مثبت است و هم منفی. از آثار و تبعات نه چندان مثبت این ساختمان ها زیاد سخن به میان
آمده ؛ مانند سایه انداختن این سازه ها بر ساختمان های دیگر، جلوگیری از وزش باد، عبور ابرها، تغییرات آب و هوایی در
نتیجه کمک به افزایش آلودگی در کلان شهرها، بالارفتن قیمت زمین و آپارتمان، افزایش
اجاره بها و در نهایت نارضایتی مستأجران و ساکنانی که سهمی از این املاک ندارند، ازدحام
و تراکم جمعیت، کمبود پارکینگ و سرازیر شدن ماشین ها به خیابان های مجاور، پارک های
دوبل و ایجاد ترافیک در خیابان های اطراف، مشرف بودن به منازل و ساختمان های اطراف،
مدیریت دشوارساختمان های بلند مرتبه مانند سیستم جمع آوری زباله، هماهنگی در شارژ ساختمان
و تصمیم گیری های لازم دیگر، به علت جمعیت بالای ساکنین، ناآشنا بودن همسایه ها، ناشناس
ماندن و درنتیجه کاهش امنیت دراین ساختمان ها و مسائلی از این دست!
به نظر می رسد آنچه مغفول مانده آثار و تبعات مطلوبی
است که این سازه ها در شهر ها به دنبال دارند. نباید فراموش کرد که رعایت اصول، استانداردها،
قواعد و قوانین هر کاری منجر به افزایش فایده و بهره وری آن می شود. به عنوان مثال
برای ساخت این سازه ها، محاسبه تعداد طبقات بر حسب اندازه قطعه
زمین، عرض معابر و... همچنین یافتن
مکان های مناسب برای بلند مرتبه سازی بر اساس وضعیت طبیعی ، زیست محیطی ، زمین شناختی
و... در قسمت های مختلف شهر سبب می شود که نه تنها این سازه ها مشکلی برای شهر ایجاد
نکنند، بلکه به حل برخی مشکلات و معضلات هم
بیانجامند.
واقعیت سرازیر شدن سیل عظیم مهاجران به شهرهای بزرگ،
افزایش تراکم جمعیت در برخی مکان های شهری، کمبود زمین ،لزوم تدبیر و تمهید مسکن برای
این افراد و .... دست اندرکاران امور شهری را خواسته یا ناخواسته به سمت بلند مرتبه سازی می برد.
در این مناطق از کمبود مسکن خبری نیست!
این نگرانی به جاست که با افزایش ساخت و سازها
و احداث ساختمان های بلند مرتبه در فضای شهری،
تعداد بنگاه ها ی املاک در اطراف این برجها افزایش می یابد و این منجر به بالارفتن
قیمت زمین و آپارتمان در منطقه می شود. صاحبان این املاک از فروش یا اجاره املاک خود
سود می برند، ولی بسیاری از مستأجران که توانایی پرداخت اجاره بهای این آپارتمان ها
را ندارند، یا با نارضایتی شرایط را می پذیرند و یا مجبور به ترک منطقه می شوند. برای
داشتن تحلیلی واقع بینانه می بایست جنبه های مختلف در کنار و در تقابل با یکدیگر سنجیده
شوند، بنابراین نمی توان این مهم را از نظر دور داشت که همین ساختمان های بلند مرتبه
به بازار خرید و فروش و اجاره، رونق می بخشند و معمولا این مناطق جنب و جوش زیاد ،
پویایی اقتصادی و رونق بالایی را در خرید و فروش تجربه می کنند. در این مناطق از کمبود
مسکن خبری نیست!
صرفه جویی در زمین
اگر سیاست افزایش بهره وری، یاافزایش تراکم در
شهرها را که در شرایط امروز کشور جزو اهداف شهرسازی قرارگرفته است در نظر داشته باشیم،
مهم ترین عامل در تحقق این هدف کاهش متوسط سطح سرانه ی زمین مسکونی یا افزایش تراکم
ساختمانی است، زیرا در مورد دوکاربرد دیگر(شبکه ی معابر و خدمات) امکان تغییر بسیار
کمتر از کاربرد مسکونی است . اما نکته بسیار مهمی که ظاهرا امروز مورد توجه نیست، ارتباط
این متغیر ها با یکدیگر است. از لحاظ نظری، افزایش تراکم ساختمانی در زمینه مسکن –
به خصوص با توجه به امکان احداث ساختمان ای بلند- تقریبا نامحدود به نظر می رسد، ولی در عمل به دلیل ضرورت تخصیص بخشی از اراضی شهر
به کاربردهای زمین به(معابر، فضاهای باز و سبز و بسیاری از انواع خدمات و تسهیلات شهری)
چنین نیست و ارتباط متقابل این سه متغیردر میزان افزایش تراکم ساختمانی در بخش مسکن
محدودیت جدی ایجاد می کند و بی توجهی به این محدودیت موجب بروز نارسایی های شدید در
حمل و نقل و خدمات شهری خواهد شد(غمامی، 1387). به نظر می رسد توسعه عمودی شهرها باید
از این پس به جای توسعه افقی، سرلوحه ی اقدامات مربوط به شهر سازی قرار گیرد. کمبود زمین را می توان با عمودی
سازی تا حد زیادی جبران کرد، چرا که بلند مرتبه سازی، بهره وری از قطعات زمین را به
حداکثر می رساند و فضا برای ساخت معابر عریض، فضای سبز، پارک ها، کتابخانه ها، مراکز
درمانی و خدماتی، پارکینگ ها و .... بیشتر می شود. هرچند یکی از نگرانی ها این است
که به دلیل تراکم و ازدحام جمعیت زیاد در این برج ها فضای کافی برای پارک ماشین ها
ی ساکنان، مراجعان و مهمانان این ساختمان ها وجود ندارد، ولی تجربه نشان داده که تکنولوژی
راه خود را به جلو باز می کند. همانطور که این سازه ها نوعی فناوری جدید در ساختمان
سازی و معماری هستند، پارکینگ های طبقاتی نیز
با طراحی و معماری پیشرفته برای حل چنین مشکلاتی، پیشقدم هستند. هرچند به نظر
می رسد ترافیک در خیابان های اطراف این ساختمان های بلند مرتبه به کندی صورت می گیرد،
اما در نهایت این ساختمان ها از میزان ترافیک در سطح شهر می کاهند. به این دلیل که
برجها و ساختمان های بلند مرتبه، انبوهی از امکانات درمانی، خدماتی، تفریحی و ... را
در اطراف خود جمع و یا ایجاد می کنند. ساخت مراکز خرید، مجتمع های تفریحی، خدماتی و
درمانی معمولا همزمان با شروع ساخت برج ها، کلید می خورند. این مسئله ساکنان این ساختمان
ها را از ترددهای طولانی و طاقت فرسا و صرف ساعت ها وقت در ترافیک سطح شهر، بی نیاز
می سازد. در نهایت این امر منجر به صرفه جویی
در زمان، انرژی و هزینه است. به این شرط که تمهیدات لازم برای بهره وری از این
امکانات به عنوان یکی از استانداردهای ضروری در بلند مرتبه سازی مد نظر قرار گیرد.
صرفه جویی در انرژی
امروزه شاهد رشد ساخت و ساز مسکن در کلان شهرها
و حتی شهرهای کوچک هستیم . منازلی که در آنها بازدهی انرژی کافی نیست، سبب فقر سوخت
شده و این ، اثرات زیانباری برای محیط داشته و پیامدهایی برای سلامت کل جمعیت دارد.
تأکید بر کمیت به جای کیفیت (پورتر، تیجلینگن، 1391) مشکلاتی را برای سلامت ساکنان
شهرها به وجود می آورد. مسکن مناسب هم برای ساکنان خود سلامتی روحی و جسمی به دنبال
دارد و هم برای شهر پیامدهای مثبتی به جا می گذارد. سازه های بلند مرتبه، پروژه های
معمولی ساختمان سازی، نیستند. انتظار می رود در ساخت این ساختمان ها، مقاومت در برابر
زلزله، رعایت تمهیدات لازم و پیش بینی ضروریات در موقع آتش سوزی، عایق بندی در برابر
رطوبت، صدا و جلوگیری از اتلاف انرژی، و در کل تمامی قواعد و استاندارد ها رعایت شوند.
در این صورت می توان گفت این ساختمان ها به مصرف بهینه انرژی هم کمک می کنند. هم در
بعد عایق بندی و پیشگیری از اتلاف انرژی در ساختمان ها، هم در بعد سوخت مورد نیاز اتومبیل
ها به علت کاهش نیاز به تردد در سطح شهر.
نگرانی جلوگیری از وزش باد و در نتیجه ایجاد تغییرات
آب و هوایی را نیز می توان با دانش ، دقت، حساسیت و رعایت استانداردها و قواعد
ساختمان سازی در انتخاب مکان، شکل، فرم و تعداد طبقات ساختمان کنترل کرد.
زیبایی شناختی(درک زیبایی)
از بعد روانشناختی و درک زیبایی، اگر این ساختمان
ها در مکانها و مناطق نامناسب، بدون رعایت اصول و بدون توجه به ارتفاع ساختمان های
اطراف، ساخته شوند، چهره ناموزونی از منطقه و شهر به وجود می آورند. ولی در صورت رعایت
قواعد مربوطه، این سازه ها، چهره شهر را مدرن می سازند. حاشیه نشینی معمولا با زاغه
نشینی همراه است. چهره اطراف شهر ها معمولا چهره قشنگی نیست. زمانی که در شهر فضای
کافی برای زندگی نباشد، زندگی در حاشیه، تنها چاره مهاجران و یا ساکنان کم درآمد شهرهاست.
توسعه افقی شهرها دیگر پاسخگوی نیاز کلان شهرها نیست. بدون تردید توسعه عمودی، پیامدهای
مثبت زیادی هم دارد. بلند مرتبه سازی جمعیت شهرها را در ارتفاع جمع می کند و فضا برای
ورود حاشیه نشینان به داخل شهر باز می شود.
تغییر رنگ همسایگی؛ ظهور ناآشنایی
تجدد از راه شهر نشینی باعث تحول مناسبات بخش
عمده جامعه ایران شده است. یکی از ابعاد این تحول، کاهش مناسبات همسایگی است. روابط
همسایگی بخشی از "کیفیت زندگی" است که در گذشته پاسخگوی بسیاری از نیازها
بوده است (فاضلی ، 1391،271). گاهی برخی از افراد در محلات فقیر نشین یا جنوب شهر احساس
می کنند محله شان حال وهوای معنوی دارد و نوعی رضایت از زندگی جمعی و محله ای دارند
زیرا در موقعیت ها و مجالس شادی و سوگواری همدل هستند(پیشین،272). اما آنچه در ساختمان
های بلند مرتبه می گذرد، متفاوت می نماید. منصف و واقع بین که باشیم، بلند مرتبه سازی
کیفیت و محتوای زندگی را تغییر می دهد. کاهش مناسبات همسایگی و شکل جدید آن در ساختمان
های بلند مرتبه، رخدادی به وقوع پیوسته است. البته اهمیت همسایگی در همه شهرها و حتی
در همه محله های یک شهر، یکسان نیست و بسته به اینکه ساختمان های بلند مرتبه در کدام
منطقه یا محله شهر واقع شوند، میزان اهمیت همسایگی نیز متغیر است. بسیاری از روابط و پیوند های عمیق بین همسایه ها،
حس امنیت، همبستگی های اجتماعی و عاطفی، ارتباطات چهره به چهره ، گپ و گفت ها، تعاملات
و مناسبات گوناگون و ... بخشی از سلامت روانی
افراد را تأمین می کند. اغراق آمیز است که از زوال همسایگی صحبت کنیم، بلکه در کلان
شهر ها به ویژه در ساختمان های بلند مرتبه همسایگی تضعیف می شود. یا به عبارت دیگر
تعاملات مشتاقانه و عامدانه تبدیل به مناسبات اجباری می شوند. در این ساختمان ها، معمولا، افراد به اجبار و تنها هنگام برگزاری جلسات ساختمانی،
به طور اتفاقی در آسانسور، ناخواسته در پارکینگ
ها و ... همدیگر را می بینند. اگر تعداد واحدهای این ساختمان ها زیاد باشد باید منتظر
باشیم که حتی افراد همدیگر را نشناسند و ندانند این شخص ساکن این ساختمان است یا مهمان!
این امر موجب می شود ارزشهای اجتماعی عاطفی کمرنگ شده و حتی در برخی از این ساختمان
ها، این ارزش ها رو به نابودی اند.
ارتباطات و مشارکت در جامه ای جدید
کوزر معتقد است، هرچه گروه کوچک تر باشد، تعلق گروهی
اعضای آن عمیق تر است و کنش متقابل میان چند نفر به دلیل تماس نزدیک تر و گسترده تر،
شدید تر است. برعکس، هرچه گروه بزرگ تر باشد، مشارکت اعضای آن ضعیف تر است(کوزر،
1368، 261). به چشم می بینیم در محله هایی
عاری از ساختمان های بلند مرتبه، ارتباطات قوی تر، همکاری و مشارکت در امورمحله و همکاری
و همدلی بین همسایه ها بیشتر است از میان ساکنان بلند مرتبه ها یا برج ها. شکل و فرم
این ساختمان ها خواسته یا ناخواسته، نوعی فاصله اجتماعی میان ساکنانش با یکدیگر می
اندازد. با کاهش ارتباطات چهره به چهره ساکنان ساختمان های بلند مرتبه نمی توانند به نوعی از صمیمیت و همدلی که در محله
های سنتی وجود دارد دست پیدا کنند. حس تعاون و همیاری در محله های قدیمی بیشتر است.
ارتباط در گذر از کوچه ها، از طریق مراکز مذهبی، باشگاه های ورزشی، قهوه خانه ها و
رفت و آمدهای همسایگی، نوعی پیوند ناگسستنی بین ساکنان این محله ها ایجاد می کند. پیوندی
که بی شک در آپارتمانها و برج ها کمیاب و نایاب است.
اما این بدین معنی نیست که در سازه های بلند مرتبه
مشارکت وجود ندارد بلکه شکل، اندازه و میزان مشارکت ها متفاوت است. اتفاقا تجمیع ساکنان
این ساختمان ها در امور مختلف مربوط به ساختمان مانند برنامه ریزی برای حفظ پاکیزگی،
جمع آوری زباله ها، شارژ ساختمان، بازسازی خرابی های احتمالی و ...جنبه ای از مشارکت
های شهروندی و رفتارهای مدنی است. چرا که این ارتباطات و مشارکت ها رسمی، سازمان یافته
و مستمر است. زندگی در این سازه ها با ویژگیها و خصوصیات خاص خود ، نشانه های رفتاری
و ارزشهای شخصیتی خاصی را در ساکنانش ایجاد می کند که به نوعی می توان مدعی شد زندگی
در ساختمان های بلند مرتبه به مرور زمان منجر به ارتقاء فرهنگ آپارتمان نشینی و در
نهایت ارتقاء فرهنگ شهر نشینی می شود.
کمرنگ شدن آشنایی؛ پررنگ شدن
حریم خصوصی
واقعیت این است که زندگی در برج ها، در عوض، نوعی
آزادی به فرد می دهد که در محله های سنتی نمی توانند آن را تجربه کنند. ناشناس بودن
و ناآشنایی منجر به تجربه نوعی آزادی فردی
می شود که حتی ممکن است انگیزه ای باشد برای ترک محله های قدیمی و روی آوردن به سکونت
در آپارتمانها ! همبستگی و انسجام اجتماعی حس خوبی به فرد می دهد درصورتیکه آزادی فرد
را محدود نکند. در محله های قدیمی افراد خواسته یا ناخواسته زیر ذره بین همسایگان و هم محلی های خود هستند. اما یک ویژگی
آپارتمان ها و برج ها این است که شکل این ساختمان ها ارتباطات رو در رو و چهره به چهره
را کم می کند، ساکنان واحدهای مختلف بسیار کم یکدیگر را می بینند و به ندرت انگیزه
و فرصت جستجو در امور یکدیگر را می یابند. به رسمیت شناختن حریم خصوصی، و رعایت این
حق توسط دیگر ساکنان، انعکاس بخشی از فرهنگ آپارتمان نشینی است. از نظر جامعه شناختی
سکونت در این ساختمان ها منجر به ایجاد نوعی عرف و فرهنگ خاص خود می شود که هنجار و
رفتار مطابق با نیاز ساکنان را ایجاد کرده و پرورش می دهد. بنابراین، آزادی فردی، ارمغان
زندگی در این نوع سازه هاست.
بازدهی اقتصادی؛ ایجاد مشاغل
سازه های بلند مرتبه، فناوری های نوین در ساختمان
سازی و معماری اند. این فناوری خواسته یا ناخواسته وارد کشور شده و ورود آن هجمه ای
از هیاهو پیرامون خوب و بد بودن آن به راه انداخته است. اگر منصفانه و با دیدی نقادانه به آن بنگریم می بینیم که از نظر اقتصادی، اشتغال
زایی برای دست اندرکاران رده های مختلف ساختمان سازی، رونق دادن به بازار خرید و فروش
ملک و املاک، پویا نگه داشتن بازار رهن و اجاره و... آثار و تبعات مثبتی به جا می گذارد.
هرمکان و هر زمان که عرضه و تقاضا زیاد است، بازار رونق دارد و هر زمان که بازار رونق
بیابد اقتصاد پویا است. با مدیریت بهینه در این عرصه حتی می توان بازار کاذب ملک را
کنترل کرده و چرخ های واقعی اقتصاد را به حرکت در آورد.
جمع بندی
بدیهی
است که بلند مرتبه سازی هم مانند هر پدیده دیگری دارای جنبه های مثبت و منفی است. مانند
هر نوآوری دیگر نمی توان جلو این نوآوری را در صنعت ساختمان گرفت و اصلا مقاومت در
برابر این امر غیر ممکن است. این فناوریها امروزه دنیا را در نوردیده اند و در کشورهای
صنعتی و غیر صنعتی، شهر های کوچک و بزرگ و به ویژه در کلان شهرها، شاهد رشد روزافزون
این سازه ها هستیم. این هنر ماست که با شناسایی و کنترل آثار منفی و نامطلوب آن، با
رعایت اصول، قواعد، قوانین، هنجارها و استانداردهای ساخت و ساز و حتی فرهنگ سازی برای
پذیرش و سکونت در آن، از جنبه ها و آثار منفی
آن کاسته و بر تبعات مثبت آن بیافزاییم.
* این مقاله علمی توسط دکتر سمیه تاجیک اسماعیلی جامعه شناس و استاد دانشگاه آزاد اسلامی در روزنامه دنیای اقتصاد روز چهارشنبه 5 اسفند ماه منتشر شده است
منابع:
- پورتر،آلدر، تیجلینگن،آبراهام.1391. روان
شناسی سلامت- بارویکرد پزشکی. ترجمه فرزین رضاعی. انتشارات کتاب ارجمند.
- ساوج،مایک؛ وارد، آلن.1387. جامعه شناسی
شهری .ترجمه ابوالقاسم پوررضا. انتشارات سمت.
- فاضلی، نعمت الله.1391. فرهنگ و شهر-چرخش
فرهنگی در گفتمان های شهری.انتشارات تیسا.
- غمامی، مجید.1387.درباره مسائل شهر سازی
در ایران امروز(مجموعه مقالات).انتشارات آگاه.
- صفاری نیا، مجید؛عماری، حسن؛ بهشتی مقدم،
الهام. 1392.روان شناسی شهر. انتشارات آوای نور.
- کوزر، لوئیس.1373. زندگی و اندیشه بزرگان
جامعه شناسی. ترجمه محسن ثلاثی. انتشارات علمی فرهنگی.
- مبهوت، محمد رضا؛ سروش، فهیمه، رحمانی،سحر.1392.
ارزیابی اثرات مثبت و منفی بلند مرتبه سازی با توجه به اهداف توسعه پایدار شهری.همایش
معماری و شهرسازی و توسعه پایدار. مؤسسه آموزش عالی خاوران.