شاید
بسیاری از ما اینگونه میاندیشیم که نخستین کارخانه خودروسازی در کشورمان، همان «ایران
خودرو» یا «ایران ناسیونال» سابق است که توسط «احمد خیامی» و برادرش «محمود خیامی»
بنیانگذاری شد. ولی اگر کمی زمان را به عقب برگردانیم میبینیم که سوابق این امر به
سالهای خیلی دورتر بازمیگردد، یعنی سالهای مقارن با جنگ جهانی دوم و زمانی که پس
از شهریور ماه سال ۱۳۲۰، کشورمان به اشغال نیروهای متفقین درآمد.
نخستین
کارخانه مونتاژ اتومبیل (به اضافه هواپیما) در ایران کارخانهای بود به نام «لیتل دیترویت»
در اندیمشک خوزستان که از اواخر سال ۱۳۲۱ بهوسیله مهندسان امریکایی ارتش ایالاتمتحده
احداث شد و وظیفه آن از صندوق بیرون آوردن و مونتاژ کردن هزاران دستگاه اتومبیل نظامی
سبک امریکایی مانند جیپ و کامیون و «کماندوکار» (کامانکار) بود. چون تاسیسات این کارخانه
در سال ۱۳۲۵ بهکلی برچیده و از ایران به امریکا حمل شد، متاسفانه سوابقی از آن در
آرشیوهای کشور وجود ندارد و تنها شاهد وجود این کارخانه در ایران یک حلقه فیلم نیمساعته
است که بهوسیله فیلمبرداران امریکایی و انگلیسی تهیه شده و در آرشیو موسسه «ونیز نیوز»
وابسته به بیبیسی در لندن نگهداری میشود و آقای خسرو معتضد در سال ۱۳۵۵ آن را در
موسسه «ونیز نیوز» در لندن مشاهده کرده و نسخهای از آن را برای آرشیو تلویزیون ملی
سابق ایران سفارش داده که گویا خریداری و به ایران حمل شده است، اما اکنون مشخص نیست
در کجا نگهداری میشود.
"ریچارد.ا.استوارت”
محقق نظامی امریکایی در کتابی به نام «سپیده دم در آبادان» که زیر عنوان «در آخرین
روزهای حکومت رضاشاه» به فارسی ترجمه شده است، مینویسد: «ارتش امریکا برای بهتر اداره
کردن برنامه کمک به شوروی «فرماندهی خلیج فارس» را تأسیس کرد و خیلی زود ۳۰ هزار سرباز
و افسر لجستیکی خود را به ایران فرستاد. امریکا تا نوامبر ۱۹۴۲ (آبان ۱۳۲۱) بیش از
۴۰۰ هزار کامیون، ۲۷ هزار هواپیما و ۲۸ هزار تانک و نفربر را از راه خلیجفارس به اتحاد
جماهیر شوروی فرستاد.» و… بنابراین، شکی نیست که این رقم عظیم و باورنکردنی خودروی
نظامی از راه ایران به روسیه ارسال شده است. اما گفتنی است که بخش عظیمی از این اقلام
در «لیتل دیترویت»، یعنی کارخانه مونتاژ خودرو و هواپیماهای امریکایی در اندیمشک از
صندوقها درآمده و سوار (مونتاژ) میشده است. تعداد زیادی از صندوقهای حاوی قطعات
هواپیماهای امریکایی که به ایران رسیده در انبارهای بندر شاهپور (بندر امام خمینی امروز)
همچنان دربسته بود. مهندسان امریکایی که بنا به دعوت دولت پس از شهریور ۱۳۲۰ به ایران
آمده بودند، هنوز فرصت باز کردن صندوقها و سوار کردن هواپیماها برای نیروی هوایی ایران
را پیدا نکرده بودند، پس از اشغال آبادان و بندر شاهپور بهدست انگلیسیها، آنها نیز
به «لیتل دیترویت» حمل شده و به وسیله مهندسان ارتش امریکا آماده پرواز شدند، جیپها
و کامیونهایی که در اندیمشک مونتاژ شدند، روی واگنهای باری به شمال فرستاده و در
بندرشاه (ترکمن) به روسها تحویل داده میشدند. تعدادی نیز از طریق جادههای ایران
که در آن زمان فقط شوسه بودند، به شمال فرستاده میشدند.
در
«لیتل دیترویت» بهقدری جیپ و کامیون مونتاژ میشد که تعدادی از آنها در ماههای پس
از جنگ همچنان در محوطه کارخانه تلنبار شده بود. چند تن از تاجران زرنگ ایران چند هزار
جیپ و کامیون نو و مستعمل و انواع وسایل موجود در انبارهای اندیمشک را خریدند و به
بهایی گران به خریداران ایرانی فروختند و از این راه به ثروت کلانی رسیدند. بازار سیاه
قطعات و لاستیک اتومبیل، در پایان جنگ هزاران نفر را به ثروتهای باورنکردنی رساند.
امریکاییها، علاوه بر انبار اندیمشک، ۶۰ انبار در مساحتی به ابعاد ۶ کیلومتر در ۶
کیلومتر در خرمشهر احداث کرده بودند. در این انبارها ۳۰۰۰ کامیون، ۱۰ هزار حلقه لاستیک،
۳۰۰ دستگاه اتومبیل سواری، ۴۰۰۰ صندوق لوازم یدکی اتومبیل از هر رقم، ۵۰۰ دستگاه موتور
برق، ۷۵۰ تن شکر، ۷۰۰ تن آرد گندم، هزار یخچال، ۳ کشتی رودخانهپیما، ۶ آمبولانس مجهز
موجود بود که شرکتی متشکل از سرمایهداران متنفذ ایرانی و مرکب از مهدی شیرازی، مهدی
نمازی، مهدی باتمانقلیچ، اوالئوف، اردکانی، گرجی و… همه اقلام آن را به مبلغ ۴۰ میلیون
تومان از سررشتهداری ارتش امریکا خریدند و ۱۰ یا ۲۰ برابر در بازار سیاه فروختند.
این ۳ هزار کامیون که بعضی از آنها کاملا نو و استفاده نشده بود، وارد بازار ایران
شد و تحولی در صنعت حملونقل ایران ایجاد کرد.