علی بن محمد علیه السلام مشهور به امام هادی (ع) و امام علی النقی (ع) امام دهم شیعیان است. آن حضرت در سال ۲۱۲ هجری قمری دیده به جهان گشود و در سال ۲۲۰ هجری قمری امامت شیعه از پدر بزرگوارشان به آن حضرت منتقل شد. مدت امامت آن حضرت حدود ۳۴ سال بود و در سال ۲۵۴ هجری قمری به دست معتمد عباسی به شهادت رسیدند.
ولادت
حضرت امام هادی (ع) در سال ۲۱۲ هجری قمری در شهر صریا (نزدیک مدینه) دیده به جهان گشود. پدر ایشان حضرت امام محمدتقی جوادالائمه (ع) و مادرشان بانویی فاضله و عفیفه به نام سمانه بود. نام مبارک ایشان علی از القابشان نقی، هادی و نجیب؛ و کنیهشان ابوالحسن است.
همسر و فرزندان
همسر امام هادی (ع) حُدیث یا سلیل نام داشت. او کنیزی از اهالی "نوبه" بود و او مادر امام حسن عسکری (ع) است. اکثر علمای شیعه چهار فرزند پسر برای امام هادی (ع) ذکر کردهاند، اما در تعداد دختران او اختلاف است. خصیبی مینویسد: فرزندان امام هادی (ع) عبارتند از: امام حسن عسکری (ع)، محمد، حسین و جعفر (مدّعی امامت و معروف به جعفر کذاب)
شیخ مفید در مورد فرزندان او مینویسد: جانشین آن حضرت ابامحمد حسن (ع) است که امام بعد از اوست و حسین و محمد و جعفر و دختری به نام عایشه، و این شهرآشوب دختری به نام علیه برای او نام میبرد. البته با توجه به قرائن و شواهد امکان دارد امام هادی (ع) فقط دارای یک دختر بوده باشد که نامهای متفاوتی داشته است. از سخنان علمای اهل سنّت نیز برمیآید که وی چهار فرزند پسر و یک دختر داشته است.
اوضاع سیاسی زمان امام هادی (ع)
امام علی النقی الهادی علیه السلام در سال ۲۲۰ هجری قمری در مدینه به امامت رسیدند. آن حضرت ۱۳ سال اول امامت خود را در آن شهر سپری نمود و ضمن بهره رسانی معنوی و علمی به شیعیان، به امور آّنان رسیدگی میکردند تا این که متوکل (خلیفهی وقت) که در دشمنی با ائمه اطهار علیه السلام مشهور بود؛ به خاطر هراسی که از نفوذ و محبوبیت امام علیه السلام در جامعه داشت ایشان را از مدینه به سامرا فراخواند، زیرا احساس میکرد که باید امام را از نزدیک تحت نظر بگیرد. پس از آمدن امام به سامرا، اگرچه ایشان ظاهرا آزاد بود، اما «متوکل» منزلشان را طوری انتخاب کرده بود که همواره تحت نظر باشند. او به طور مرتب دستور تفتیش منزل ایشان را صادر میکرد و تمام دیدارها و رفت و آمدها توسط نیروهای حکومتی کنترل میشد.
او جو بسیار خفقان آمیزی را بر جامعه حکمفرما کرده بود و سختگیری و فشار زیادی را بر شیعیان اعمال میکرد: او علویان را در محاصره اقتصادی قرار داده بود. به شاعران درباری مال فراوانی میداد تا در اشعار خود به ائمه علیه السلام بی احترامی کنند. او اکثر سادات جلیل القدر آن زمان را دستگیر و زندانی کرده بود. از هولناکترین اقدامات او در دوره حکومتش، انهدام و تخریب مرقد امام حسین علیه السلام بود. اوضاع معیشتی مردم و به خصوص علویان در زمان خلفای عباسی به خصوص متوکل و بقیهی خلفای هم عصر امام هادی علیه السلام، بسیار دشوار بود، زیرا آنان بیت المال مسلمین را صرف خوشگذرانیهایی میکردند که به گواهی تاریخ، هزینههای مربوط به آ. نها بیسابقه بوده است.
فعالیت امام هادی (ع)
امام هادی (ع) با این که شدیدا تحت نظر بود، اما از پای ننشست و فعالیتهای خود را به شیوهای مطابق اوضاع زمان خویش به پیش برد. از مهمترین فعالیتهای ایشان این بود که به مردم از راههای گوناگون آگاهی داده و منصب امامت و مقام علمی خود را در طی سخنان خویش و در مناظرات و پرسش و پاسخهای علمی، آشکار کرده و تثبیت کنند. همچنین عدم مشروعیت حکومت بنی عباس را تبیین میکردند. یکی دیگر از محورهای فعالیت امام، آماده کردن مردم و شیعیان نسبت به غیبت حضرت مهدی علیه السلام بود. البته ایشان با نهایت احتیاط و جلوگیری از حساس شدن حکومت، این موضوع را به طور سربسته در ضمن سخنان خویش ذکر میفرمودند.
وضعیت علمی زمان امام (ع)
در حکومت بنی عباس از طرف خلفا به مسائل علمی و فرهنگی تمایل نشان داده میشد. در این زمان بسیاری از کتب سیر ملل به عربی ترجمه شد و همین امر موجب شد افکار مردم و اوضاع علمی جامعه متحول شود.
همچنین مکاتب کلامی مانند شاعره و معتزله رونق گرفته بود و شبهاتی مانند جسمیت خداوند، جبرگرایی مطلق یا اختیار مطلق، حادث یا قدیم بودن قرآن و... مطرح میشد که موضعگیری امام هادی علیه السلام و پاسخ ایشان به چنین شبهاتی، اولا اصالت و حقانیت مواضع شیعه را نشان میداد و ثانیا مسلمین را از گرفتاری در دام چنین شبهاتی حفظ میکرد.
امام هادی (ع) و شیعیان ایران
از دوران امام باقر (ع) و امام صادق (ع) به بعد، لقب «قمی» در آخر اسم شماری از اصحاب ائمه به چشم میخورد. اینها اشعریهای عرب تباری بودند که در قم میزیستند.
در زمان امام هادی (ع)، قم، مهمترین مرکز تجمّع شیعیان ایران بود و روابط محکمی میان شیعیان این شهر و ائمه (ع) وجود داشت. درست همان اندازه که میان شیعیان کوفه گرایشهای انحرافی و غلوّآمیز رواج داشت، در قم اعتدال و بینش ضد غلوّ حاکم بود. شیعیان این دیار، اصرار فراوانی در این مسأله از خود نشان میدادند.
در کنار قم، دو شهر آوه یا آبه و کاشان نیز تحت تأثیر تعلیمات شیعی قرار داشته و از بینش شیعی مردم قم پیروی میکردند. در پارهای روایات از محمد بن علی کاشانی نام برده شده که در باب توحید از امام هادی (ع) سؤالی کرده است.
مردم قم، رابطه مالی نیز با امام هادی (ع) داشتهاند. در این زمینه، از محمد بن داود قمی و محمد طلحی یاد شده است که از قم و شهرهای تابع آن، خمس، هدایا و سؤالات مردم را به امام میرساند.
مردم قم و آوه، همچنین برای زیارت مرقد امام رضا (ع) به مشهد مسافرت میکردند و امام هادی (ع) نیز آنها را در قبال این عمل «مغفور لهم: آمرزیده شده» خوانده است. شیعیان دیگر شهرهای ایران نیز، چنین رابطهای با امامان (ع) داشتند. این در حالی بود که بیشتر شهرهای ایران، به دلیل نفوذ قهرآمیز امویان و عباسیان، رویکردهای سنی داشتند و شیعه در اقلیت بود.
لقبهای برخی از اصحاب امام هادی (ع) نشاندهنده ایرانی بودن آنها بوده است؛ به عنوان نمونه میتوان از بشر بن بشار نیشابوری، فتح بن یزید جرجانی، احمد بن اسحاق رازی، حسین بن سعید اهوازی، حمدان بن اسحاق خراسانی و علی بن ابراهیم طالقانی یاد کرد که در شهرهای مختلف ایران میزیستهاند. جرجان و نیشابور به خاطر فعالیتهای شیعیان، به مرور به صورت مراکز نفوذ شیعه در قرن چهارم در آمد.
شهادت امام هادی (ع)
آن حضرت در شهر سامرا به شهادت رسیدند. در مورد شهادت امام هادی علیه السلام و قاتل آن حضرت اختلاف است، برخی معتمد عباسی را قاتل آن حضرت میدانند (یعنی این واقعه در زمان خلافت معتمد رخ داده است) و به عقیدهی برخی دیگر معتز عباسی، فرمان قتل آن بزرگوار را صادر و معتمد آن را اجرا کرد. (یعنی این واقعه در زمان خلافت معتز روی داده است.)
پس از شهادت، امام حسن عسکری علیه السلام بر پیکر مطهر پدر خویش نماز گزارد و پس از تشییع جنازه، ایشان را در منزل خویش به خاک سپردند.