به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی بنیاد مستضعفان ابراهیم مهری در خبرگزاری "آنا" طی یادداشتی در مورد شاخص های نهاد های انقلابی نوشت: یکی از آرمانهای بزرگ انقلاب اسلامی ایران، محرومیتزدایی از چهره ایران اسلامی بود. محرومیتی که بر اثر تاراج داراییهای ملت و ریختوپاشهای بی حساب و کتاب دربار و درباریان بر چهره ایران نشسته بود به طوری که فقر در گوشه و کنار این کشور خودنمایی میکرد و مردم اعم از شهری و روستایی از این پدیده تحمیلی رنج میبردند و تنها درصد بسیار کوچکی از مردم در ناز و نعمت بودند و آنها نیز از وابستگان و ارادتمندان دربار شاهنشاهی بودند، این در حالی بود که کشور از منابع ارزشمند خدادادی بهرهمند بود به طوری که عدهای در کاخها زندگی میکردند و عدهای در حلبیآبادها.
در اینکه وضعیت معیشت و رفاه مردم در دهههای اول و دوم حکومت محمدرضا پهلوی بهشدت وخیم بوده است کسی تردیدی ندارد. اردشیر زاهدی، وزیر خارجه دولت هویدا، در کتاب رازهای ناگفته در توصیف اوضاع اقتصادی مردم در اواخر دهه اول حکومت محمدرضا میگوید: «در سال۱۳۲۹، وضع اقتصادی و کشاورزی ایران خراب بود. در آذربایجان مردم از بینانی و قحطی در عذاب بودند. هر روز صبح که ما از خواب بیدار میشدیم، میدیدیم که چند نفر از گرسنگی مردهاند. در شمال ایران، اغلب بچهها، شکمهای بزرگ و رنگپریده داشتند، چون به مالاریا مبتلا بودند. در کرمان و بندرعباس، کیفیت آب این قدر بد بود که مردم به بیماری به نام پیوک مبتلا بودند.» (زاهدی،۳۴:۱۳۸۱).
این اوضاع وخیم در دهه دوم حکومت محمدرضا هم ادامه دارد تا جایی که فریدون هویدا در کتاب سقوط شاه مینویسد: «علیرغم برکناری زاهدی، اوضاع اقتصادی کشور روز به روز بدتر میشد. گرچه که بعد از سقوط مصدق، بهرهبرداری از نفت ایران را کنسرسیومی متشکل از کمپانیهای غربی به عهده گرفت و درآمد ایران هم از بابت فروش نفت (به صورت دریافت %۵۰ سود)، به مراتب بیشتر از گذشته شد؛ ولی به خاطر فساد گسترده و عدم کارایی در امور کشور، تمام درآمد نفتی به هدر میرفت و یک بار دیگر، ایران در معرض تهدید و ورشکستگی قرار گرفته بود.» (هویدا،۱۳۳:۱۳۶۵).
خلاصه اینکه بیش از دوسوم مردم ایران به تسهیلات بهداشتی دسترسی نداشتند. توزیع درآمد نامتعادل بود؛ میلیونها نفر فقیر بودند؛ تنها یکپنجم زمینها قابل کشت بود و تنها یکسوم اراضی اطراف سدهای بزرگ سیستم آبرسانی داشتند، محصولات کشاورزی فقط دو درصد رشد تولید داشت؛ فساد مالی به طور گستردهای شایع و تبعیض و بیعدالتی حکمفرماست. تورم و بیکاری گریبانگیر جامعه بود و در مجموع توسعه انسانی ایران در زمره کشورهای است که از توسعه انسانی پایینی برخوردار هستند. (اولین گزارش ملی توسعه انسانی جمهوری اسلامی ایران، ص. ۴۳)
بر همین اساس مردم در جریان انقلاب اسلامی در کنار سایر مطالباتی که داشتند تحقق عدالت را بهخصوص در توزیع منابع کشور و بهرهمندی همه مردم از ثروتهای ملی دنبال میکردند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نهادهای مختلفی برای مقابله با فقر و محرومیت به وجود آمدند که حاصل تدبیر حضرت امام خمینی (ره) و در جهت تحقق شعار انقلاب یعنی محرومیتزدایی از جامعه بودند. یکی از این نهادهای انقلابی بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی بود که وظیفه داشت ثروتهای نامشروع انباشته شده توسط دربار و وابستگان درباری را به منظور جبران فقر تحمیل شده بر مردم بازتوزیع کند و این ثروتها را در جهت محرومیتزدایی از نقاط مختلف کشور ساماندهی کند. اینک که چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی ایران میگذرد عملکرد این نهاد انقلابی گویای میزان تحقق شعار محرومیتزدایی از کشور است.
یکی از اقدامات اساسی این بنیاد مبارزه ریشهای با پدیده فقر است به طوری که اگر بتوان عوامل منجر به فقر را کنترل کرد میتوان جلوی پیشروی فقر را گرفت و آن را ترمیم کرد. یکی از اقداماتی که میتوان در این زمینه انجام داد ایجاد اشتغال پایدار در مناطق محروم کشور است. ایجاد اشتغال پایدار نهتنها فقر را کنترل میکند بلکه میتواند آن را ریشهکن کند. ایجاد اشتغال پایدار نیز از مسیر سرمایهگذاری میگذرد؛ لذا سوق دادن سرمایهها به مناطق محروم کشور یکی از راهکارهای اساسی برای مبارزه با فقر و محرومیت است. اما نباید از این نکته غافل بود که سرمایهگذار به دنبال کسب سود است و اگر این سرمایهگذاری سود کافی نداشته باشد قطعاً سرمایهگذاری محقق نمیگردد، لذا هر سرمایهگذاری از جمله بخش خصوصی تمایلی برای سرمایهگذاری در مناطق محروم ندارد. دولت نیز توان مالی کافی برای حضور در این مناطق را ندارد، لذا یکی از نهادهایی که تقبل کرده است سرمایههای خود را در مناطق محروم سوق دهد بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی است.
افزایش تولید و ایجاد اشتغال پایدار مهمترین عاملی است که میتواند چهره محرومیت را از برخی مناطق کشور پاک کند. از نظر اغلب کارشناسان توسعه، یکی از ضروریترین سیاستهایی که در بحث محرومیتزدایی باید به صورت جدی مورد توجه قرار بگیرد، دور از شدن از برخی سیاستهای غلط و ناکارآمد در اقتصاد خصوصاً در مناطق محروم است. موضوعی که در سیاستهای اقتصاد مقاومتی هم مورد توجه قرار گرفته است. به اعتقاد کارشناسان برای موفقیت در این حوزه آنچه باید مورد توجه قرار بگیرد بهکارگیری همزمان دو برنامه یعنی افزایش و تقویت تولید و در نتیجه آن ایجاد اشتغال پایدار است. یکی از مشکلاتی که باعث افزایش محرومیت در برخی نقاط کشور شده ناپایداری اشتغالهای ایجادشده و نبود طرحهای تولیدی موفق است.
بنیاد با توجه به رسالتی که بر دوش دارد و بر اساس رهنمودها و مطالبات رهبر معظم انقلاب، بدون چشمداشت کسب سود اقتصادی کلان، سعی کرده است که سرمایههای کشور را در مناطق محروم متمرکز کند تا بتواند با ایجاد اشتغال پایدار در این مناطق گام بلندی در جهت فقرزدایی و محرومیت از این مناطق بردارد. یکی از پروژههای جدی بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی در این راستا، ۲ طرح ابتکاری است که با حضور مهندس سعیدیکیا در بنیاد مستضعفان به اجرا درآمده است. یکی از این طرحها اعطای وامهای کمبهره به کارآفرینان و سرمایهگذاران در مناطق محروم است و دیگری طرح آبادانی و پیشرفت منطقهای است که ابتدا در قلعهگنج کرمان و سپس در ۹ منطقه دیگر شامل لنده، چالدران در آذربایجان غربی، زهک و قصرقند در استان سیستان و بلوچستان، مانه و سمقلان در خراسان شمالی، گرمی در استان اردبیل، جزیره لارک در استان هرمزگان و ملکشاهی در استان ایلام است. این اقدامات در حالی توسط بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی صورت میگیرد که بنیاد هیچگونه بودجهای را در دولت در اجرای برنامههای محرومیتزدایی خود اخذ نمیکند.
رئیس بنیاد مستضعفان کشور در جمع مدیران قلعهگنج با بیان اینکه مقام معظم رهبری فرمودند: بنیاد را به معنای واقعی به بنیاد مستضعفان تبدیل کنید، میگوید: «پیرو این فرمایش حضرت آقا، ما به همراه استاندار محترم کرمان به قلعهگنج آمدیم و اگر ایشان تا این حد جدی و محکم پای کار نیامده بود، ما هم نمیآمدیم». محمد سعیدیکیا با اشاره به بازسازی بم بعد از زلزله سال ۸۲ اظهار کرد: «بم را خود مردم ساختند و بنیاد مسکن تنها نقش یاریرساننده را ایفا کرد».
وی میگوید: «امیدواریم قلعهگنج الگویی برای سایر مناطق محروم کشور بشود؛ ما طرح خود را برای این شهرستان به تصویب هیئت امنای بنیاد مستضعفان رساندهایم و مکلف شدهایم هر دو، سه ماه یک گزارش به هیئت امنا ارایه کنیم».
یکی از استانهایی که دارای برخی نقاط کمبرخوردار است و پیش از انقلاب آسیبهای جدی از سیاستهای حکومت دیده استان کرمان است. مناطقی در این استان وجود دارند که نیازمند توجه جدی دولت و نهادهای انقلابی است. این استان از جمله استانهایی بود که بنیاد بر اساس رسالت خود امکانات خود را برای توسعه و آبادانی مناطق محروم این استان به کار گرفته است و سعی کرده با همکاری دولت و به همکاری طلبیدن مردم در اجرای پروژهها، گامهای اساسی بردارد.
سعیدیکیا با تأکید بر اینکه رفع محرومیت از این دست مناطق از اولویتهای بنیاد محسوب میشود، میگوید: «بنیاد مستضعفان امکانات خود را برای توسعه و آبادانی مناطق محروم به کار گرفته و تأکید دارد که محرومیتزدایی تنها با همکاری و همراهی مردم ممکن خواهد بود.»، لذا ایجاد طرحهای زیرساختی برای اشتغال و توسعه مناطق محروم از مهمترین برنامهها و اهداف بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی است و اقدامات انجام شده در این زمینه بسیار چشمگیر و قابل تحسین است. هر چند که چهره و وضعیت روستاها و مناطق محروم کشور به هیچ وجه با دوران قبل از انقلاب قابل مقایسه نیست و ایجاد زیرساختهای اولیه زندگی مثل آب و برق و تلفن و انواع دسترسیها و ... موجب تحقق نسبی عدالت اجتماعی و تحول در این مناطق شده، اما تا رسیدن به نقطه مطلوب راه زیادی در پیش است و نیازمند همت و جهاد نهادهای انقلابی و حضور گسترده مردم در عرصه سازندگی و آبادانی است.