1- مؤمن ، مؤمن واقعى نیست ، مگر آن که سه خصلت در او باشد : سنتى از پروردگارش و سنتى از پیامبرش و سنتى از امامش . اما سنت پروردگارش ، پوشاندن راز خود است ، اما سنت پیغمبرش ، مدارا و نرم رفتارى با مردم است ، اما سنت امامش صبر کردن در زمان تنگدستى و پریشان حالى است.
2- پنهان کننده کار نیک ( پاداشش ) برابر هفتاد حسنه است و آشکار کنندهکار بد سرافکنده است ، و پنهان کننده کار بد آمرزیده است.
3- از اخلاق پیامبران ، نظافت و پاکیزگى است.
4- امین به تو خیانت نکرده ( و نمىکند ) و لیکن ( تو ) خائن را امین تصورنمودى.
5- برادر بزرگتر به منزله پدر است.
6- دوست هرکس عقل او ، و دشمنش جهل اوست.
7- دوستى با مردم ، نیمى از عقل است.
8- به درستى که خداوند ، سر و صدا و تلف کردن مال و پر خواهشى را دوستندارد.
9- عقل شخص مسلمان تمام نیست ، مگر این که ده خصلت را دارا باشد : از اوامید خیر باشد ، از بدى او در امان باشند ، خیر اندک دیگرى را بسیار شمارد ، خیر بسیار خود را اندک شمارد ، هرچه حاجت از او خواهند دلتنگ نشود ، در عمر خود از دانشطلبى خسته نشود ، فقر در راه خدایش از توانگرى محبوبتر باشد ، خوارى در راه خدایش از عزت با دشمنش محبوبتر باشد ، گمنامى را از پرنامى خواهانتر باشد . سپس فرمود : دهمى چیست و چیست دهمى ! به او گفته شد : چیست ؟ فرمود : احدى را ننگرد جز این که بگوید او از من بهتر و پرهیزگارتر است.
10- از امام رضا ( ع ) سؤال شد : سفله کیست ؟ فرمود : آن که چیزى دارد کهاز ( یاد ) خدا بازش دارد.
11- ایمان یک درجه بالاتر از اسلام است ، و تقوا یک درجه بالاتر از ایماناست ، و به فرزند آدم چیزى بالاتر از یقین داده نشده است.
12- اطعام و میهمانى کردن براى ازدواج از سنت است.
13- پیوند خویشاوندى را برقرار کنید گرچه با جرعه آبى باشد ، و بهترین پیوندخویشاوندى ، خوددارى از آزار خویشاوندان است.
14- حضرت رضا ( ع ) همیشه به اصحاب خود مىفرمود : بر شما باد به اسلحهپیامبران ، گفته شد : اسلحه پیامبران چیست ؟ فرمود : دعا.
15- از نشانههاى دین فهمى ، حلم و علم است ، و خاموشى درى از درهاى حکمتاست . خاموشى و سکوت ، دوستى آور و راهنماى هر کار خیرى است.
16- زمانى بر مردم خواهد آمد که در آن عافیت ده جزء است ، که نه جزء آن درکنارهگیرى از مردم ، و یک جزء آن در خاموشى است.
17- از امام رضا ( ع ) از حقیقت توکل سؤال شد . فرمود : این که جز خدا ازکسى نترسى.
18- به راستى که بدترین مردم کسى است که یارىاش را ( از مردم ) باز دارد وتنها بخورد و زیر دستش را بزند.
19- بخیل را آسایشى نیست ، و حسود را خوشى و لذتى نیست ، و زمامدار را وفایى نیست ، و دروغگو را مروت و مردانگى نیست.
20- کسى دست کسى را نمىبوسد ، زیرا بوسیدن دست او مانند نماز خواندن براىاوست.
21- به خداوند خوشبین باش ، زیرا هرکه به خدا خوشبین باشد ، خدا با گمانخوش او همراه است ، و هرکه به رزق و روزى اندک خشنود باشد ، خداوند به کردار اندک او خشنود باشد ، و هرکه به اندک از روزى حلال خشنود باشد ، بارش سبک و خانوادهاش در نعمت باشد و خداوند او را به درد دنیا و دوایش بینا سازد و او را از دنیا به سلامت به دار السلام بهشت رساند.
22- ایمان چهار رکن است : توکل بر خدا ، رضا به قضاى خدا ، تسلیم به امرخدا ، واگذاشتن کار به خدا.
23- از امام رضا درباره بهترین بندگان سؤال شد . فرمود : آنان هرگاه نیکىکنند خوشحال شوند ، و هرگاه بدى کنند آمرزش خواهند ، و هرگاه عطا شوند شکر گزارند ، و هرگاه بلا بینند صبر کنند ، و هرگاه خشم کنند . درگذرند.
24- کسى که فقیر مسلمانى را ملاقات نماید و بر خلاف سلام کردنش بر اغنیا براو سلام کند ، در روز قیامت در حالى خدا را ملاقات نماید که بر او خشمگین باشد.
25- از حضرت امام رضا ( ع ) درباره خوشى دنیا سؤال شد . فرمود : وسعت منزلو زیادى دوستان .
26- زمانى که حاکمان دروغ بگویند ، باران نبارد و چون زمامدار ستم ورزد ،دولت ، خوار گردد ، و اگر زکات اموال داده نشود چهار پاپان از بین روند.
27-هر کس اندوه و مشکلى را از مؤمنى برطرف نماید ، خداوند در روز قیامتاندوه را از قلبش برطرف سازد.
28- بعد از انجام واجبات ، کارى بهتر از ایجاد خوشحالى براى مؤمن ، نزدخداوند بزرگ نیست.
29- بر شما باد به میانهروى در فقر و ثروت ، و نیکى کردن چه کم و چه زیاد ،زیرا خداوند متعال در روز قیامت یک نصفه خرما را چنان بزرگ نماید که مانند کوه احد باشد.
30- به دیدن یکدیگر روید تا یکدیگر را دوست داشته باشید و دست یکدیگر رابفشارید و به هم خشم نگیرید.
31- بر شما باد راز پوشى در کارهاتان در امور دین و دنیا . روایت شده که” افشاگرى کفر است ” و روایت شده ” کسى که افشاى اسرار مىکند با قاتل شریک است ” و روایت شده که ” هرچه از دشمن پنهان مىدارى ، دوست تو هم بر آن آگاهى نیابد "
32- آدمى نمىتواند از گردابهاى گرفتارى با پیمانشکنى رهایى یابد ، و ازچنگال عقوبت رهایى ندارد کسى که با حیله به ستمگرى مىپردازد.
33- با سلطان و زمامدار با ترس و احتیاط همراهى کن ، و با دوست با تواضع ،و با دشمن با احتیاط ، و با مردم با روى خوش.
34- هر کس به رزق و روزى کم از خدا راضى باشد ، خداوند از عمل کم او راضىباشد.
35- عقل ، عطیه و بخششى است از جانب خدا ، و ادب داشتن ، تحمل یک مشقتاست ، و هر کس با زحمت ادب را نگهدارد ، قادر بر آن مىشود ، اما هر که به زحمت بخواهد عقل را به دست آورد جز بر جهل او افزوده نمىشود.
36- به راستى کسى که در پى افزایش رزق و روزى است تا با آن خانواده خود را اداره کند ، پاداشش از مجاهد در راه خدا بیشتر است.
37- پنج چیز است که در هر کس نباشد امید چیزى از دنیا و آخرت به او نداشته باش : کسى که در نهادش اعتماد نبینى ، و کسى که در سرشتش کرم نیابى ، و کسى که در خلق و خوىاش استوارى نبینى ، و کسى که در نفسش نجابت نیابى ، و) کسى که از خدایش ترسناک نباشد.
38-هرگز دو گروه با هم روبهرو نمىشوند ، مگر اینکه نصرت و پیروزى با گروهىاست که عفو و بخشش بیشترى داشته باشد.
39- مبادا اعمال نیک و تلاش در عبادت را به اتکاى دوستى آل محمد ( ع ) رهاکنید ، و مبادا دوستى آل محمد ( ع ) و تسلیم براى آنان را به اتکاى عبادت از دست بدهید ، زیرا هیچ کدام از ایندو به تنهایى پذیرفته نمىشود.
40- عبادت پر روزه داشتن و نماز خواندن نیست ، و همانا عبادت پر اندیشهکردن در امر خداست.
41- کسى که نعمت دارد باید که بر عیالش در هزینه وسعت بخشد.
42- هرچه زیادى است نیاز به سخن زیادى هم دارد.
43- کمک تو به ناتوان بهتر از صدقه دادن است.
44- به آن حضرت گفته شد : چگونه صبح کردى ؟ فرمود : با عمر کاسته ، و کردارثبت شده ، و مرگ بر گردن ما و دوزخ دنبال ما است ، و ندانیم با ما چه شود.
45- سخاوتمند از طعام مردم بخورد تا از طعامش بخورند ، و بخیل از طعام مردمنخورد تا از طعامش نخورند.
46- ما خاندانى باشیم که وعده خود را وام دانیم چنانچه رسول خدا ( ص )کرد.
47- هیچ بنده به حقیقت کمال ایمان نرسد تا سه خصلتش باشد : بینایى در دین ، و اندازهدارى در معیشت ، و صبر بر بلاها.
48- به ابى هاشم داود بن قاسم جعفرى فرمود : اى داود ما را بر شما به خاطر رسول خدا ( ص ) حقى است ، و شما را هم بر ما حقى است ، هر که حق ما را شناخت رعایت او باید ، و هر که حق ما را نشناخت حقى ندارد.
49- با نعمتها خوش همسایه باشید ، که گریز پایند ، و از مردمى دور نشوند که باز آیند.
50- ابن سکیت به آن حضرت گفت : امروزه حجت بر مردم چیست ؟ در پاسخفرمود : همان عقل است که به وسیله آن شناخته مىشود آن که راستگو است از طرف خدا و از او باور مىکند ، و آن که دروغگو است و او را دروغ مىشمارد ، ابن سکیت گفت : به خدا این است پاسخ.